اولین قدم برای زندگی بهتر
جهاد با نفس، نخ تسبیح تمام فضایل است / خط عملیاتی ما، مبارزه با نفس است
- پیامبر اکرم(ص) تعبیری دربارۀ جهاد با نفس دارند که بنده از این تعبیر برای معرفی بحث استفاده میکنم. جهاد در راه خدا، کار مهم و باعظمتی است که یکی از اتفاقاتی که در آن میافتد، شهادت در راه خداست و فضای بسیار عاشقانهای هم دارد؛ اما وقتی پیامبر اکرم(ص) از چنین جهادی برگشته بودند، از فضیلت دفاع مقدس همراه با شهادت و جانبازی و ایثاری که در آن وجود داشت، تعبیر به جهاد اصغر فرمودند و بعد فرمودند حالا به سراغ جهاد اکبر برویم. موضوع صحبت، که نخ تسبیح فضائل است، جهاد با نفس است.
میزان ارزش هر کس به میزان اهتمام او در جهاد با نفس است/ میزان آلودگی هر کس مربوط به اشتباهاتی است که در مبارزه با نفس دارد
- موضوع اصلی، جهاد با نفس است؛ نه موضوعاتی مانند دوری از حسادت، تکبّر، تنبلی، حرص، حسرت، صداقت داشتن، مهربان بودن و... . خط عملیاتی ما، مبارزه با نفس است. میزان ارزش هر کسی به میزان اهتمامی است که در جهاد با نفس دارد. میزان آلودگی و سیاهی هر کسی هم مربوط به اشتباهاتی است که در مبارزه با نفس دارد. چونکه اگر کسی در جهاد با نفس موفق باشد، مقداری از این موفقیت در نماز اول وقت، مقداری در مهربانی با دیگران، و مقداری در سایر خوبیها تجلی میکند.
2. «احساس خطر از جانب دشمن»/ در جهاد اکبر هم باید دشمن را ببینی تا بتوانی مراقب خودت باشی و از خدا کمک بخواهی
- مشابهت دیگر جهاد اکبر و جهاد اصغر در حضور دشمن و خطری است که از جانب دشمن احساس میشود. در جهاد اصغر وقتی دشمن را حس میکنی و متوجّه خطری که از جانب او تو را تهدید میکند، میشوی، بیشتر به خدا پناه میبری و معنویت را تجربه میکنی. در جهاد اکبر هم باید دشمن را ببینی تا بتوانی مراقب خودت باشی و از خدا کمک بخواهی.
- رسول خدا(ص) میفرماید: «دشمنترین دشمنان تو، نفس تو است که بین دو پهلوی تو قرار دارد؛ أَعْدَى عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْک»(مجموعه ورام/ج1/ص59) به علاوه اینکه دشمن بیرونی ما در جهاد اکبر یعنی همان شیطان رجیم، ضعیف قلمداد شده است؛ «مسلّماً مکر و حیله شیطان ضعیف است؛ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً»(نساء/76)
شجاعتی که برای جهاد اکبر لازم است بیش از جهاد اصغر است
- هم جهاد اصغر و هم جهاد اکبر هر دو سخت هستند و جهاد در هر دو میدان به شجاعت نیاز دارد. البته شجاعتی که برای جهاد اکبر لازم است بیشتر از شجاعتی است که برای جهاد اصغر لازم است. ترس از دست دادن «لذّت»، ترس از دست دادن «آبرو»، ترس از دست دادن «فرصت»، روی شجاعت تأثیر منفی میگذارد و اینها از دشواریهای جهاد اکبر است.
اهتمام به خدا و مهم شدن آخرت در جهاد اکبر بیشتر است
- حضرت امام(ره) میفرمودند بسیج مدرسۀ عشق است و بر علاقه و عشق و محبّت به خدا در دفاع مقدس و جهاد اصغر تأکید میکردند. این اهتمام به خدا و مهم شدن آخرت، در جهاد اکبر بیشتر است. کسی که در جهاد اصغر عاشق خدا میشد و گریه میکرد که خدایا من دوست دارم بیایم پیش تو، این احساس را در جهاد اکبر بیشتر خواهد داشت.
- در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که خداوند متعال فرموده است: «خداوند عزّ و جلّ مى فرماید: به عزّت و جلال و عظمت و شکوه و بلندى جایگاهم سوگند که هیچ بنده مؤمنى در چیزى از امور دنیا خواست مرا بر خواست خودش مقدّم ندارد، مگر اینکه به او غناى نفْس بخشم و همّ و غمش را مصروف آخرت سازم و و آسمان ها و زمین را ضامن روزى او قرار دهم و از پس تجارت هر تاجرى هواى او را داشته باشم؛ (کافی/ج2/ ص137)
ادامه دارد...
تقریبا همه مردم به این نتیجه رسیدن برای این که حتی فقط زندگی راحت و خوبی داشته باشیم (مسلما بازندگی خوب آخرت خوبی هم خواهیم داشت) باید به دستوراتی که از خداوند رسیده عمل کنیم و بهترین قوانین که اون هم از طرف خداوند مشخص میشه رو بر جامعه حاکم کنیم (کسانی که در این مسئله شک و شبهه ای دارن میتونند به قسمت عقاید همین سایت مراجعه کنن).
اما اون چیزی که باعث اختلاف شده بیشتر جزئیات دین هست نه خود دین !! چون همون جور که دیده میشه حتی کسایی که باصطلاح دیندار نیستن هم انسانهاس دیندار واقعی رو دوست دارن،مثلا :فکر نمیکنم کسی در ایران باشه که مرحوم آیت الله بهجت رو دیده باشه و بهشون علاقه مند نباشه.
اما سوالی که اینجا پیش میاد اینه که دین اگه انقدر خوبه پس چرا توی زندگی هامون کمرنگ شده؟
چون انسان نیاز داره هر چند وقت یکبار، ذهنش رو مرتب کنه. مثل اتفاقی که در مورد کامپیوتر میافته که گاهی اوقات لازمه فایلهای اضافی پاک بشن و طبقهبندی درستی از اطلاعات موجود صورت بگیره .مثلا توی کله ما پره از دستورات دینی ولی نمیتونیم درست ازشون استفاده کنیم. پراکندگی آگاهیها در ذهن ما باعث میشه به جایی نرسیم.
یکی از اهداف ما اینه که برای دانههای تسبیح فضائل، توصیهها و معارف دینی، یه نخ پیدا کنیم. نخی که اگه نباشه، دانههای تسبیح پراکنده میشن. میخواهیم برای معارف دینی، یک نظام پیدا کنیم.
اگه بتونیم همۀ معارف دین رو حول یک نظام و محور اصلی تحلیل کنیم، میفهمیم انرژیمون رو برای چه کاری باید صرف کنیم؟ در این صورت وقت و امکاناتمون رو هدر نمیدیم
در بیشتر اوقات معلوم نیست که از کجا و از کدوم فضیلت اخلاقی باید شروع کنیم؟
یکی از دلایل بیدینی کردن بعضی از افراد همین آشفتگیایه که در معارف احساس میکنن.
از طرف دیگه شناخت و فهم نظام موجود در معارف دینی، برای کسانی که در صدد کار فرهنگی ان ضروریه تا مدام تردید نکنن که الان اولویت با کدوم کاره؟
از طرفی با این دسته بندی کارمون برای مناجات با خدا هم آسون میشه چون میفهمیم چه کار خوب یا بدی مرتکب شدیم
و همچنین میفهمیم از کجا باید شروع کنیم!!!
.: Weblog Themes By Pichak :.